هنرهای تجسمی سینما تئاتر اخبار هنر موسیقی جشنواره ها رسانه تخصصی

لباس های طراحی شده توسط پژمان چمن آرایی

گفت و گو با پژمان چمن آرایی به بهانه نمایشگاه طراحی لباس

گالری آرته به تازگی میزبان لباس های طراحی شده توسط پژمان چمن آرایی بود. در همین رابطه گفت و گویی داشتیم با پژمان که خلاصه‌ی آن در زیر آمده است:

پژمان آرایی
پژمان آرایی

پژمان آرایی: ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که لباس برای خیلی‌ها صرفا جنبه‌ی رفع نیاز دارد؛ یعنی تنها چیزی بپوشند و بیرون بیایند. ولی من دوست دارم لباس برای فرد ایجاد هارمونی کند. یعنی وقتی کسی دارد به این فکر می‌کند که چه بپوشد، فقط چیزی نپوشد که برود بیرون و خرید کند؛ با توجه به روحیه‌ای که در آن لحظه دارد، لباسی بپوشد که از آن لذت می‌برد. لذتی که در کالبدش رفته و آن را به افراد مقابلش هم بدهد. متاسفانه خیلی‌ها می‌آیند و از طرح‌ها هم خوششان می‌آید ولی این ترس را دارند که کجا بپوشند؟!

کسرا علیها: به نظرتان تا چه حد مهم است که جامعه کسی را با لباسی نوآورانه دیده و او را به عنوان فردی متفاوت-پوش بپذیرد؟

پژمان آرایی: می‌دانید که عرف را خودمان تعریف می‌کنیم. در عین حال زیبایی هم کاملا جنبه‌ی شخصی دارد. در مورد لباس هم یک چهارچوبی را من برای خودم تعریف می‌کنم که مبنایش تمام آن چیزهایی است که در بچگی برای من تعریف شده که خود آن تعریف هم نشات گرفته از فرهنگ و سیاست‌های کلی جامعه است. با همه‌ی تفسیرها این مهم است که ما افراد را با تفاوت‌هایشان بپذیریم.

کسرا علیها: شما به عنوان یک طراح لباس خود را ملزم به جهت دهی سلیقه‌ی افراد می‌دانید؟

پژمان آرایی: صد درصد. دوست دارم در این جهت پیش روم که لباس از حالت صرفا برای رفع نیاز  بودن فاصله بگیرد.

مینا مختاریان: این افراد هستند که روی طرح لباس‌ها تاثیر می‌گذارند یا لباس‌ها بیش‌تر روی افراد تاثیرگذارند؟

پژمان آرایی: یک حس دو طرفست. می‌دانید وقتی دو نفر با هم حرف می‌زنند، کلام صرفا بخشی از ماجرا است. بخش مهم دیگری body language است. وقتی کسی از در وارد می‌شود، او را می‌بینیم. اگر امکانش بود و حرف زدیم، صدای هم دیگر را هم می‌شنویم و پس با گفت و گو از روحیات هم باخبر می‌شویم ولی در همان لحظه‌ی نخست، این پوشش است که اطلاعاتی را از فرد به ما می‌دهد. بماند که در کتاب‌ها گفته می‌شود از روی ظاهر افراد نباید قضاوت کرد ولی به نظر من باید از روی ظاهر افراد به نتایجی رسید؛ نه این که بگوییم آدم خوب یا بدی است، ثروتمند یا فقیر است؛ بلکه از ظاهر شخص می‌توان به طرز فکرش پی برد.

کسرا علیها: شما از جهتی سعی در بالا بردن سطح سلیقه‌ی افراد دارید و همان طور که خودتان هم به اکتسابی بودن بخش عمده‌ای از سلیقه اشاره کردید، نمی توان نقش آموخته‌ها، عرف و فرهنگ را نادیده گرفت. شما چگونه این عوامل را با هم هماهنگ می‌کنید؟

پژمان آرایی: هر تغییری نیازمند طی کردن زمان خودش است. مثلا مشتریان من ابتدا با یک خرید کوچک مثل پاپیون شروع می‌کنند. دفعه‌ی بعد ممکن است دستمال و شلوارش را هم بخرند. این را می‌خواهم بگویم که عوض کردن فکر شاید در زمانی طولانی مثل تغییر یک نسل اتفاق بیفتد.

کسرا علیها: شما تا چه حد به آینده‌ی طراحی لباس ایران امیدوار بوده و دورنمای آن را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

پژمان آرایی: خیلی. با توجه به پیشرفت کارهایم، امیدوارم.

مینا مختاریان: شما علاوه بر لباس، این جرات را هم به افراد می‌دهید تا لباسی متفاوت بپوشند.

پژمان آرایی: دوست دارم این روحیه را در افراد ببینم که به ترسشان غلبه کرده و به خود واقعیشان نزدیک تر شوند.

کسرا علیها: بیایید کمی هم به دیتیل کارها پرداخته و به سراغ روند طراحی برویم. چه اتفاقی می‌افتد که ما الان این لباس‌ها را با این طرح می‌بینم؟

پژمان آرایی: شما اگر طرح‌های دهه‌ی پنجاه و شصت و آن‌هایی را که پدر مادرهای ما می‌پوشیدند را نگاه کنید، اصول و چهارچوب آن ها را به وضوح می‌بینید. اما در دهه‌ی هفتاد به این سمت همه چیز در هم ادغام شد و اصول دهه‌های پیشین برهم خورد. اما حالا ردپای این اصول دوباره قابل مشاهده است. چرا که بی نظمی هم باید در حین یک نظم باشد. من هم وقتی یک دهه را انتخاب می‌کنم، سعی می‌کنم هماهنگ با آن دوره، ست را طراحی کنم.

کسرا علیها: به عنوان آخرین پرسش، لطفا بفرمایید که امضای شخصی شما در کارها چیست.

پژمان آرایی: امضای شخصی من یونی-سکس بودن کارهاست. قبول دارم که دامن هایم زنانه‌اند اما کلاهی ندارم که مردانه یا زنانه  باشد. چرا که از متریال و رنگ‌های زنانه برای لباس مردانه و برعکس استفاده کرده‌ام. هنگامی که این عوامل میکس می‌شوند، دیگر مشکل مردانه یا زنانه بودن کارها حل می‌شود. چون باور دارم هر کس یک مردانه‌ی درون و یک زنانه‌ی درون دارد و بر حسب آن می‌آید چیزی را انتخاب می‌کند.

موضوع دیگر هم ایرانیزه کردن کارهاست که استفاده از طرح‌ها و بته چقه‌ها شاید بارزترین وجه آن باشد. سعی من بر آن است که مثلا به پاپیون که از یک فرهنگ غربی وارد شده، رنگ و بوی ایرانی بدهم.

 

کسرا علیها

http://mehrazin.wordpress.com

اینجا بخونید: ir.linkedin.com/pub/kasra-m-aliha/3b/469/797/

نوشته های مشابه

1 کامنت

پاسخی بدهید