هنرهای تجسمی سینما تئاتر اخبار هنر موسیقی جشنواره ها رسانه تخصصی

مرا دوباره زندگی کن اما عادی نساز!

نگارنده: امیر سلمانی

ایده های معماری برای بازسازی مجلس پس از حمله تروریستی تهران

هفده هزار شهید ترور، انفجار مجموعه دولت و  قوه قضاییه یک کشور، هشت سال جنگ قهرمانانه، آزادی خرمشهر ، انبوه حوادث انقلاب، … تا همین پلاسکو. کجاست یادگار آنها؟ چه زمانی بودند؟ چرا کشته شدند؟ چرا قربانی شدیم؟ با احترام به همه بازسازی های درست، اما آیا ما در نابود کردن و کشتن یاد حماسه هایمان توانا نیستیم؟

بازسازی مجلس نیز استثنا نیست. حادثه ای که عمیقا قلب ایرانیان را تکان داد و شکاف های اجتماعی را متحد کرد، هفده قربانی گرفت و ده ها قهرمان ساخت. آیا بقایای این حادثه از طلا ارزشمند تر نیستند؟

 

بازسازی ۱: نابود سازی

می توان با اطمینان کامل ادعا کرد طی همین روزها گروه های متعدد درحال مثلا بازسازی و به بیان بهتر نابود سازی بقایای حادثه هستند. حال آنکه تک تک جای گلوله ها، آسیب ها، شکستگی ها، لکه ها و آویز ها نه تنها ارزش معنوی دارند، بلکه یک سند تاریخی هستند. بازسازی کامل به بهانه ترمیم “خرابی ها” یکی از بزرگترین اشتباهات و اصلی ترین عوامل فراموشی تاریخی ماست. اشتباهی که منجر به حذف تاریخی و حتی تحریف خواهد شد.

این معضل تاریخی مبتنی بر دو استدلال است:

  • بی ارزش دانستن خرابی ها
  • عادی سازی شرایط

در فاجعه یازده سپتامبر نه تنها تک تک بقایا حفظ شد بلکه به عنوان یادگار در تمام کشور توزیع شد. حتی با وجود شائبه جدی ساختگی بودن واقعه، با تمام قدرت از ساخته شدن برج ها و بازگشت به شرایط عادی گذشته جلوگیری شد.

به بیان دیگر عادی سازی شرایط پس از حوادثی این چنین نه به معنای بازگشت به گذشته بلکه به معنای تداوم زندگی در شرایط جدید است. دیواری که گلوله خورده است، یک دیوار جدید است حتی اگر روی آن را با گچ بپوشانیم.

یکی از بزرگترین گلایه های بازماندگان جنگ در کشور ما همین فراموشی به معنای بازگشت به شرایط گذشته است. تلاشی مذبوحانه که لاجرم به تعارض می انجامد. حال آنکه ما نه مانند آلمان بعد از گناه هیتلر، بلکه قهرمان و قربانی میدان بوده ایم. قطعا باید به تداوم زندگی پس از حادثه تروریستی تهران کمک کرد، اما نه با پاک کن.

بازسازی ۲: نگه داشت موزه ای

حفظ چند مورد به عنوان نمونه و موزه ای نمی تواند به هیچ عنوان مجوزی برای بازسازی کامل دیگر بقایا تلقی شود.

جدا سازی، نمونه برداری و «نمادین» کردن وقایع  از دیگر تخصص های ماست که معمولا منجر به عدم ارتباط جامعه و لوث شدن وقایع میشود. حفظ یک دفتر و چند دیوار نه تنها بعد از چند هفته به جزئی از«اطراف» تبدیل میشود، بلکه مانند یک «تابلو» به عنوان روایت رسمی محسوب شده و از صحن زندگی کنار گذاشته میشود.

 

بازسازی ۳: باز نسازی

قطعا نقد دو شیوه رایج نخست به معنای بازسازی نکردن و حفظ آثار فاجعه نیست. کم کاری در بازسازی خرمشهر، باعث تبدیل شیرینی یک حماسه ملی به تلخی خرابه های شهر جنگ زده شد. خرابه هایی که باید مایه افتخار باشند، امروز مایه پریشانی اند. به همین دلیل است که بازسازی به عنوان یک شاخه تخصصی معماری و شهرسازی مورد توجه روز افزون است.

 

بازسازی ۴: بازسازی سازنده

بازسازی سازنده ضمن حفظ بقایای یک اتفاق تاریخی هیچ یک را از متن زندگی جدا نمی کند و حماسه ها را “زنده” نگه میدارد. تک تک جای گلوله ها می تواند با بیانی هنری به فریادی گویا تبدیل شود و جلوی هرگونه تحریف تاریخی بایستد. بازسازی سازنده بدون حذف واقعیت تمام تلاش خود را در جاری شدن دوباره زندگی ، اما زندگی جدید، انجام می دهد. بازسازی سازنده باقی مانده ها را به حس افتخار در مسیر رشد جامعه تبدیل میکند، نه یک تابلوی رسمی ایزوله.

تنها اگر در موقعیت خیابانی ترور هر یک از هفده هزار شهید ترور، یک نهال خاص کاشته بودیم، امروز علاوه بر سبز تر شدن زندگی مان، هفده هزار بلندگوی تاریخی در سراسر شهر داشتیم. بازسازی سازنده می تواند با هزینه کم از بسیاری هزینه های تاریخی جلوگیری کند.

ایده پردازی های ذیل برای بازسازی سازنده مجلس به عنوان نمونه و تلنگر است که بر اساس معدود تصاویر منتشر شده، ساخته شده است. تمام مجلس و تک تک صحنه ها می تواند با طراحی مناسب حفظ شود و نمایندگان مردم هر روز از میان راهروی تاریخ گذر کنند. سخت نیست، باور کنیم.


دیدگاه های مندرج در این مقاله شخصی بوده و الزاما در راستای سیاست های هنرگردی نمی باشد.

نویسنده مهمان

نوشته های مشابه

پاسخی بدهید